Ezekiel 28

پيشگويی بر ضد پادشاه صور

1پيغام ديگری از جانب خداوند به من داده شد:

2
This verse is empty because in this translation its contents have been moved to form part of verse حزقيال 28:3.
3
In this translation, this verse contains text which in some other translations appears in verses حزقيال 28:2-3.
«ای انسان خاكی، به حكمران صور بگو كه خداوند می‌فرمايد: تو به قدری مغرور شده‌ای كه فكر می‌كنی خدا هستی و در قلمرو خود كه جزيره‌ای است در وسط دريا، مانند يک خدا بر تخت نشسته‌ای! هر چند به خود می‌بالی كه مثل خدا هستی، ولی بدان كه انسانی بيش نيستی. تو می‌گويی از دانيال داناتری و هيچ سِرّی از تو مخفی نيست.
4با حكمت و دانايی خود، مال و ثروت زياد جمع كرده‌ای و طلا و نقره و گنجهای بسيار اندوخته‌ای. 5حكمت تو، تو را بسيار ثروتمند و مغرور كرده است.

6«پس خداوند می‌فرمايد: چون ادعا می‌كنی كه مانند خدا دانا هستی، 7من سپاه دشمن بی‌رحمی را كه مايهٔ وحشت قومهاست می‌فرستم تا شكوه و زيبايی تو را كه به حكمت خود به دست آورده‌ای از بين ببرند. 8آنها تو را به قعر جهنم
به جای «جهنم» در اصل «هاويه» (دنيای مردگان) است.‏
می‌فرستند و تو در قلب دريا خواهی مرد.
9آيا در حضور قاتلان خود باز ادعای خدايی خواهی كرد؟ نه، بلكه در آن هنگام تو يک انسان خواهی بود و نه خدا. 10مثل يک شخص مطرود، به دست بيگانه‌ها كشته خواهی شد. من كه خداوند هستم اين را گفته‌ام.»

11بار ديگر خداوند به من فرمود:

12«ای انسان خاكی، برای پادشاه صور
برخی مطالبی که در آيات 12‏-19‏ آمده، فقط در مورد يک پادشاه انسانی نيست بلکه اشاره به شيطان نيز هست.‏
گريه كن. به او بگو كه خداوند می‌فرمايد: تو مظهر كمال حكمت و زيبايی بودی
13و در عدن كه باغ خدا بود، قرار داشتی. خود را با انواع سنگهای گرانبها از قبيل عقيق سرخ، ياقوت زرد، الماس، زبرجد، جزع، يشم، ياقوت كبود، ياقوت سرخ و زمرد تزيين می‌كردی. زيورهای تو همه از طلا بود. تمام اينها در آن روزی كه بوجود آمدی به تو داده شد. 14تو را به عنوان فرشتهٔ نگهبان انتخاب كردم. تو در كوه مقدس من بودی و در ميان سنگهای درخشان راه می‌رفتی.

15«از روزی كه آفريده شدی در تمام كارهايت كامل و بی‌نقص بودی تا اينكه شرارت در تو راه يافت. 16تجارت زياد تو با ديگران باعث شد تو ظالم و گناهكار شوی. به اين سبب تو را از كوه خود بيرون انداختم. ای فرشتهٔ نگهبان، من تو را از ميان سنگهای درخشان بيرون انداخته، هلاک ساختم. 17دل تو از زيبايی‌ات مغرور شد، و شكوه جلالت باعث شد حكمتت به حماقت تبديل شود. به همين علت تو را بر زمين انداختم و در برابر چشمان پادشاهان، درمانده‌ات كردم. 18تقدس خود را به سبب حرص و طمع از دست دادی. پس، از ميان خودت آتشی بيرون آوردم و پيش چشمان كسانی كه تماشا می‌كردند، تو را سوزاندم و به خاک و خاكستر تبديل نمودم. 19تمام كسانی كه تو را می‌شناختند، از آنچه كه بر سرت آمده است حيران و وحشتزده شده‌اند. تو برای هميشه از بين رفته‌ای.»

پيشگويی بر ضد صيدون

20پيغامی ديگر از جانب خداوند به من رسيد:

21«ای انسان خاكی، به سوی شهر صيدون نگاه كرده، بر ضد آن پيشگويی كن و بگو 22خداوند چنين می‌فرمايد:

«ای صيدون، من دشمن تو هستم و قدرتم را به تو نشان خواهم داد. وقتی با مجازات كردن تو قدوسيت خود را آشكار كنم، آنگاه خواهند دانست كه من خداوند هستم.
23امراض مسری بر تو می‌فرستم و سربازان دشمن از هر طرف به تو حمله كرده، ساكنان تو را از دم شمشير خواهند گذراند و خون در كوچه‌ها جاری خواهد شد. آنگاه خواهی دانست كه من خداوند هستم. 24تو و ساير همسايگان اسرائيل، ديگر مثل خار، قوم اسرائيل را زخمی نخواهيد كرد، هر چند كه قبلاً آنها را خوار شمرديد و با ايشان بدرفتاری كرديد.

25«خداوند می‌فرمايد: قوم اسرائيل بار ديگر در سرزمين خود ساكن خواهند شد؛ بلی، در سرزمينی كه به پدرشان يعقوب دادم. زيرا ايشان را از سرزمینهای دور كه آنها را در آنجا پراكنده ساخته‌ام برمی‌گردانم و بدين ترتيب به قومهای جهان نشان می‌دهم كه من مقدسم. 26قوم من با صلح و امنيت در سرزمين خود ساكن می‌شوند، برای خود خانه‌ها می‌سازند و تاكستانها غرس می‌كنند. وقتی همهٔ قومهای همسايه را به سبب رفتار توهين‌آميزشان با قوم اسرائيل تنبيه كنم، آنگاه خواهند دانست كه من خداوند، خدای قوم اسرائيل هستم.»
Copyright information for PesPCB